دیروز داشتم غذای نذری پخش میکردم
یه پیرزن اومد گفت: خیر از جوونیت ببینی یه غذا بده به من.
گفتم: مادر جان غذا تموم شده.
گفت: خدا بزنه تو کمرت و رفت.
برچسب : نویسنده : سارا sara-jafari بازدید : 195 تاريخ : شنبه 13 تير 1394 ساعت: 15:43